غزل مناجاتی با خداوند کریم
باز هم با رحمتی مشهود بخشیدی مرا تا که یک «العفو» گفتم زود بخشیدی مرا اشکـهایم راهیِ دریـای غـفـران تو شد غرق کردی بنده را در جود بخشیدی مرا بد شکـستم تـوبههـایم را ولیکن باز هم تا که برگشتم! شدی خشنود بخشیدی مرا من گنهکارم ببین پروندهام سنگین شده گفتم و با شیوهای پُر سود بخشیدی مرا شد حسابم پاک و شد عشقِ تو سودِ این حساب پاک شد هر قدر عصیان بود! بخشیدی مرا تا ابد چـشم امـید من به تو محـدود شد بسکه بیاندازه نامحـدود بخـشیدی مرا خواند در گوشم که برگرد و نرو، توبه نکن تا که نفْسم را کنی نابود بخشیدی مرا! |